طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته
شعر ميگويم به يادت در قفس غمگين و خسته
من چه تنها و غريبم بي تو در درياي هستي
ساحلم شو غرق گشتم بي تو در شب هاي مستي
خيال کردي بري ميري از يادم
تو رفتي و نرفت چيزي از يادم
تو رفتي تازه عاشق تر شدم من
از اوني هم که بود بدتر شدم من